روزانهـ های نانا
روزانهـ های نانا

روزانهـ های نانا

ازدواج......


مادرم روزی هشتصد و شصت و هفت هزار بار می گوید ازدواج کنم!...

و بی شک اگر من روزی با مردی ازدواج کنم که با هم به مهمانی های احمقانه ای برویم که مردان یک طرف جمع شوند

و از سیاست و کار و فوتبال بگویند و زنان یک طرف دیگر جمع شوند

و از پدیکور و مانیکور و انواع و اقسام رژیم غذایی و ساکشن و پروتز لب و پستان و جُک های سکسی و چگونگی شوهرهایشان در رختخواب و سریال های ترکیه ای ماهواره و خرم خاتون حرف بزنند، خودم را آتش می زنم!!!

مادر ِ من، عزیز دلم، اگر مردی را پیدا کردی که با من به دوچرخه سواری و تئاتر دیدن و کنسرت رفتن و فیلم دیدن و آهنگ های (غیر پاپ) دانلود کردن و شعر و کتاب خواندن و کافه رفتن و شب گردی های بی هوا و سفر های بی هوا با کوله پشتی و عکاسی و نقاشی و سر به سر هم گذاشتن و دیوانه بازی هایی از این دست زد، و آنقدر به با هم بودنمان ایمان داشت که به زمین و زمان و هر پشه ی نَری که از دور و برم رد می شود گیر نداد، و به من احساس "رفیق" بودن داد و نه تنها احساس "زن" بودن، طوری که تمام دنیا به رفاقت و رابطه مان حسودی شان شد و مجبور شدیم برای چشم نظرهایشان هر روز اسفند دود کنیم، آن وقت شاید یک فکری برای رسیدنت به آرزویت کردم!...

که با علم به اینکه این خراب شده نامش ایران است، و ازدواج به جای اینکه سندِ با هم بودنِ "من" و "او" باشد، سندِ با هم بودن دو ایل و طایفه و حرف و حدیث هایشان و احتمالا همان مهمانی های احمقانه و غرق شدن در باتلاقِ خرج و مخارج و روزمرگیِ محض ست، احتمالا هرگز به آرزویت نخواهی رسید...مرا ببخش...

نظرات 5 + ارسال نظر
بسامه جمعه 11 بهمن 1392 ساعت 22:19


اقا جان لایککککککککککککککککککک
به اینایی که گفتی حمایتت کردن همه جوره و شیکم سیکس پک هم اضافه کن
نه شوخی کردم..
واقعا عزیزم.. من یکی رو می خوام درکم کنه.. نه اصلا درکمم نکرد هوامو داشته باشه.. کسی باشه از اینکه بگم من عاشق پاستیلم.. عاشق زیر بارون رفتن و عاشق بلوز های پیله ای هستم نگه بسه بزرگ شو..

من از کلمه بزرگ شو متنفرم
بسه تو زندگیم وجود نداره به هیچ وجه
واییییییییییی به به شیکم سیکس پک رو عشقهههههه عاقا

بوس بوس

بانو شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 10:44 http://yebaghalaghushekhoda.blogfa.com/

عزیزدلم سخت زندگی رو خیلی سخت گرفتی ها .
زندگی امتزاج این دو قسمتی هست که گفتی .... عاشقانه های باهم بودن و شیرینی صله ارحام ...
اینو کسی داره بهت میگه که بیشتر از ده سال تجربه زندگی مشترک داره. کسی که با هیچ اجباری همسرش و نوع زندگیش رو انتخاب نکرد . کسی که سعی کرده سنت ها رو با دنیای جدید تطبیق بده و ازش لذت ببره.
افراط در هر موردی مطمئنا اصلا خوب نیست و کسالت باره. تو هرچی هم اون عاشقانه های انفرادی و خصوصی باشی ولی یه روزایی بدجور دلت هوای گذشته ها رو خواهد کرد و میخوای که اون لحظه هارو باز هم تجربه کنی. اگه انتخابت درست باشه حتما همسری خواهی داشت که با خونواده تو مشکلی نداره و تو هم متقابلا همین جور خواهی بود. این که تو هرزندگی مشترکی یه عدم تفاهم هایی هست کاملا طبیعیه ولی مهم اینه که بتونی با محبت و خوش بینی اون هارو مدیری کنی و نزاری به مشکل اساسی تبدیل بشه.
این جوری که من تا حالا حس کردم مامان عزیزت الگوی خوبی برای تو خواهد بود.
و من فقط مشکل جوونای حالا رو برای تشکیل زندگی رویایی فکرکردنشون میبینم. البته این اصلا بدنیست ولی به شرط این که اگه این چیزها اگه کاملا تحقق پیدا نکرد باعث دل زدگی از زندگی نشه واسشون و باهاش کنار بیان .
ببخش زیاد حرف زدم عزیزم .... امیدوارم همسر لایقی انتخاب کنی و در کنارش سالها خوشبخت و سعادتمند با عشق زندگی کنی.

مرسی از تو عزیزممممممممممممم

ممنون ازت که تجربه قشنگتو بهم گفتی عزیز دلممم

حالا کو شوهر

خانوم میم شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 16:35

نانااااا خبریه شیطون؟؟؟

نه والا خبری نیست عزیزممممم

عروس آبان شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 21:33 http://man-va-eshgham.blogfa.com

واقعا با بندآخری موافقم
من ارزو دارم این پیوندهای مسهره خانوادگی پاره شه و کسی اصراری نداشته باشه که 2 روز اونجا بودی 2 روزم اینجا باید بیای...بزارن ادم بره جایی که دلش میخاد و خوشه
اما متاسفانه ما می خایم.مردم نمی زارن

از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست اما در دهن مردم رو نه

و واقعا باید تاسف خورد به حال خودمون

ندا سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 12:01 http://donyayeinrozayeman92.blogfa.com

انشالله یکی همونجوری که دوست داری نصیبت میشه تا هم مامان به آرزوش برسه هم خودت خوشبخت بشی گلم

فدات مرسی عزیز دلمممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد