روزانهـ های نانا
روزانهـ های نانا

روزانهـ های نانا

خوشحال سازی مامان و بابا قسمت 4 ( کمک بخواه , خوشحالش کن )


خوشحال سازی مامان باباها

ماها واسه پدر و مادرمامون تا ابد بچه‌ایم، اما خودمون تا یه سنی رو رد می‌کنیم دیگه فکر می‌کنیم بزرگ شدیم و نیازمون به اونا صرفا یه نیاز عاطفیه. کم کم دوستان و همکارای زیادی پیدا می‌کنیم و موقعی که به مشکلی برمی‌خوریم به اونا رجوع می‌کنیم. خیلی وقتا یادمون می‌ره که تا وقتی بچه بودیم پدر و مادرمون دانشمندای خونه بودن و هر کار و سئوالی که داشتیم سراغ‌شون می‌رفتیم. اونا سال‌های سال به سئوال کودکانه ما جواب دادن. اونا هیچ وقت به سوالای ما از اینکه معنی یه لغت چیه تا جهان چطوری به وجود اومده، نخندیدن و برامون وقت گذاشتن و توضیح دادن.


حالا فکر کنید، ببینید آخرین باری که از پدر و مادرتون برای حل یه مشکل (هر چقدر ساده یا پیچیده) سئوال کردید و مشورت خواستید کی بوده؟ تو مشکلات عاطفی و شخصی‌تون چقدر اونا رو راه دادید و چقدر دوستان‌تون رو؟ برای سئوالای ساده‌ای مثل روش تهیه یه غذا یا تعمیر یه وسیله خونه چقدر به اینترنت رجوع کردید، چقدر به اونا؟


مامان باباهامون هنوزم آماده جواب دادن به سوالات ما هستن. هیچی اونا رو انقدر خوشحال نمی‌کنه، که بدونن تجربه و دانش اونا تو زندگی شما تاثیر داره و شما به داشته‌های اونا بها می‌دید.


پس نه برای پروژه خوشحال‌سازی مامان باباها، که برای همه زندگی‌تون اونا رو درگیر مسائل خودتون کنید. هیچ وقت فکر نکنید اونا به اندازه کافی گرفتار هستن و بهتره کاری به کارشون نداشته باشید. 


ما همیشه برای والدین‌مون تو اولویت هستیم. ازشون کمک بخواهید و بهشون کمک کنید. این نهایت احترام به یه رابطه است. اینکه به بابا مامانا بفهمونیم هنوز بهشون نیاز داریم و هیچ کدوم از روابط و آدمای دور و برمون جای اونا رو پر نمی‌کنن، نتیجه‌ای جز خوشحالی اونا نداره.

نظرات 6 + ارسال نظر
RONAK جمعه 15 آذر 1392 ساعت 14:52

نازدارخانوم شنبه 16 آذر 1392 ساعت 18:17 http://zanedivoone.persianblog.ir

واقعا بچه ها واسه مامان باباها در اولویت هستن...یعنی هیچکی به اندازه ی پدرو مادر بدون هیچ چشم داشتی دلسوز ادم نیست
خدا همشونو حفظ کنه

واقعا نازدار بی بهونه بی منت واسه ماها همه کار میکنن

آناهیتا دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت 10:43

واقعا همینطوره ناعمه
یه گیرا و گره هایی فقط و فقط با تجربه های اونا برطرف میشه!
تنها دلیل کمک نخواستن ازشون میتونه نگران روحیه اونا بودن باشه...
ولی من بیشتر مواقع سعی میکنم که حتی اگر خودم هم چیزی رو میدونم ولی ازشون بپرسم و مشورت بخوام...

زهی دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت 16:15 http://zohi-zendegi.blogsky.com

سلام نانا جونم دلم تنگولیده بود برات ی عالمممممممممپ

منم عزیزم

جوانه پنج‌شنبه 21 آذر 1392 ساعت 19:35

سلام نانا چند روزه نیستی نگرانتم کجایی؟

زودزودمیام

بانو سه‌شنبه 26 آذر 1392 ساعت 09:14 http://yebaghalaghushekhoda.blogfa.com/

من که هرجا گیر کنم زنگ میزنم از مامان سئوال میکنم هنوزم.... مامان و باباها رو عشقه .فدای قلب مهربونشون

خدا حفظشون کنه عزیزممم واست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد